یکبار سعید خیلی از بچهها کار کشید.
فرمانده دسته بود.
شب برایش جشن پتو گرفتند.
حسابی کتکش زدند.😂
من هم که دیدم نمیتوانم نجاتش
دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تا
شاید کمی کمتر کتک بخورد!
سعید هم نامردی نکرد، به تلافی
آن جشن پتو، نیمساعت قبل از وقت نماز صبح، اذان گفت.😅
همه بیدار شدند نماز خواندند!!!
بعد
یک گاری چی در محلمان بود، که نفت می برد و به او عمو نفتی می گفتند. یک روز مرا دید و گفت آقا سلام، ببخشید خانه تان را گازکشی کرده اید؟ گفتم بله. گفت: فهمیدم چون سلام هایت تغییر کرده. تعجب کردم گفتم: یعنی چه؟ گفت: قبل از اینکه خانه ات گازکشی شود، خوب مرا تحویل می گرفتی، حالم را می پرسیدی، همۀ اهل محل همین طور هستند. هرکس خانه اش گازکشی می شود دیگر سلام و احوالپرسی او تغییر می کند. فهمیدم سی سال، سلامم بوی نفت می داد. سی سال او را با خوشرویی تحویل گرفتم خیال می کردم خیلی با اخلاقم ولی حالا که خانه را گازکشی کردم ناخودآگاه فکر کردم نیازی به او نيست و نحوه برخوردم فرق کرده بود.
یادمان باشد سلاممان بوی نیاز ندهد.
آورده اند که خلیفه هارون الرشید در یکی از اعیاد رسمی با زبیده زن خود نشسته و مشغول بازی شطرنج بودند . بهلول بر آنها وارد شد او هم نشست و به تماشای آنها مشغول شد . در آن حال صیادی زمین ادب را بوسه داد و ماهی بسیار فربه قشنگی را جهت خلیفه آورده بود . هارون در آن روز
‼️دندان درد‼️
ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺩﻧﺪﺍﻧﺶ ﺩﺭﺩ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﺗﻨﻬﺎ ﺭﻭﻱ ﺩﺭﺩ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺗﻤﺮﻛﺰ ﻭ ﺗﺄﻣﻞ ﻛﻨﺪ، ﺑﻲ ﺷﻚ ﺩﺭﺩ ﺍﻭ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻭ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻲﺷﻮﺩ.
ﺣﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﺎﻝ ﻓﻜﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻣﻮﺭ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﺳﺎﺯﺩ،
ﺑﻲ ﺷﻚ ﻳﺎ ﺩﺭﺩ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﻲﻛﻨﺪ
ﻭ ﻳﺎ ﺁﻥ ﺩﺭﺩ ﻛﺎﻫﺶ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ.
ﺣﺎﻝ ﻳﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﻤﺮﻛﺰ ﺭﻭﻱ ﻣﺸﻜﻠﺎﺕ، ﻛﻤﺒﻮﺩﻫﺎ ﻭ ﻧﻘﺺﻫﺎ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺗﻤﺮﻛﺰ ﺭﻭﻱ ﺩﻧﺪﺍﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﺩ.
💞داشته هایت را شکر گذار باش دوست من💞
تعداد صفحات : 2
محال است بگذاریم در تاریخ بنویسند ! سید علی تنها ماند . . .